اتهامات ترامپ علیه چین در مورد کاهش ارزش یوان و تأثیر آن بر تعرفه‌های آمریکا

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق ایالات متحده، در اظهاراتی جنجالی، دولت چین را متهم کرده است که به‌صورت عمدی ارزش پول ملی خود، یوان، را کاهش می‌دهد. به ادعای او، این اقدام استراتژیک با هدف خنثی‌سازی تأثیر تعرفه‌های تجاری اعمال‌شده توسط ایالات متحده بر کالاهای وارداتی از چین انجام می‌شود. این اتهامات در بحبوحه تنش‌های تجاری طولانی‌مدت بین دو غول اقتصادی جهان، یعنی ایالات متحده و چین، مطرح شده و بار دیگر توجه جهانیان را به پیچیدگی‌های روابط اقتصادی بین این دو کشور جلب کرده است.

زمینه‌سازی تنش‌های تجاری آمریکا و چین

برای درک بهتر این موضوع، لازم است نگاهی به تاریخچه روابط تجاری بین ایالات متحده و چین بیندازیم. از زمان پیوستن چین به سازمان تجارت جهانی (WTO) در سال 2001، این کشور به‌سرعت به یکی از بزرگ‌ترین اقتصادهای جهان تبدیل شد. رشد اقتصادی چین تا حد زیادی به صادرات کالاهای ارزان‌قیمت به بازارهای جهانی، به‌ویژه ایالات متحده، وابسته بود. بااین‌حال، این رشد با انتقادهایی از سوی آمریکا همراه شد که معتقد بود چین با سیاست‌های تجاری ناعادلانه، از جمله دستکاری در ارزش پول، یارانه‌های غیرقانونی به صنایع داخلی، و نقض حقوق مالکیت معنوی، به نفع خود عمل می‌کند.

در دوران ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ (2017-2021)، ایالات متحده رویکردی تهاجمی‌تر در قبال چین اتخاذ کرد. دولت ترامپ با هدف کاهش کسری تجاری با چین و حمایت از تولید داخلی، تعرفه‌های گمرکی گسترده‌ای بر صدها میلیارد دلار از کالاهای چینی وضع کرد. این تعرفه‌ها شامل محصولاتی از فولاد و آلومینیوم گرفته تا کالاهای مصرفی مانند پوشاک و لوازم الکترونیکی بود. هدف این سیاست‌ها، گران‌تر کردن کالاهای چینی در بازار آمریکا و در نتیجه تشویق مصرف‌کنندگان به خرید محصولات داخلی یا وارداتی از کشورهای دیگر بود.

چین نیز در پاسخ به این اقدامات، تعرفه‌هایی بر کالاهای آمریکایی، از جمله محصولات کشاورزی و خودرو، اعمال کرد. این اقدامات متقابل، اقتصاد جهانی را در معرض خطر یک جنگ تجاری تمام‌عیار قرار داد که اثرات آن بر زنجیره‌های تأمین جهانی، قیمت کالاها، و رشد اقتصادی همچنان احساس می‌شود.

اتهام کاهش ارزش یوان: یک استراتژی اقتصادی یا اتهامی سیاسی؟

اظهارات اخیر ترامپ مبنی بر اینکه چین به‌صورت عمدی ارزش یوان را کاهش می‌دهد، بار دیگر بحث‌های قدیمی درباره سیاست‌های ارزی چین را زنده کرده است. اما کاهش ارزش پول دقیقاً به چه معناست و چگونه می‌تواند تعرفه‌های آمریکا را بی‌اثر کند؟

ارزش یک ارز، مانند یوان، در برابر سایر ارزهای جهانی (به‌ویژه دلار آمریکا) توسط عوامل مختلفی تعیین می‌شود، از جمله سیاست‌های بانک مرکزی، عرضه و تقاضا در بازار ارز، و شرایط اقتصادی کلان. وقتی یک کشور ارزش پول خود را کاهش می‌دهد (چه به‌صورت مستقیم از طریق مداخله در بازار ارز و چه به‌صورت غیرمستقیم از طریق سیاست‌های پولی)، قیمت کالاهای صادراتی آن کشور در بازارهای جهانی ارزان‌تر می‌شود. به‌عنوان مثال، اگر ارزش یوان در برابر دلار کاهش یابد، یک محصول چینی که قبلاً 100 دلار قیمت داشت، ممکن است حالا تنها 90 دلار ارزش داشته باشد.

در چارچوب تعرفه‌های آمریکا، این کاهش ارزش می‌تواند تأثیر قابل‌توجهی داشته باشد. فرض کنید ایالات متحده تعرفه‌ای 25 درصدی بر یک کالای چینی اعمال کرده است. اگر قیمت اصلی کالا 100 دلار باشد، تعرفه باعث می‌شود قیمت آن برای مصرف‌کنندگان آمریکایی به 125 دلار افزایش یابد. اما اگر چین ارزش یوان را کاهش دهد و قیمت همان کالا در بازار جهانی به 80 دلار برسد، حتی با اعمال تعرفه 25 درصدی، قیمت نهایی (100 دلار) همچنان کمتر از قیمت اولیه خواهد بود. به این ترتیب، کاهش ارزش یوان می‌تواند اثر تعرفه‌ها را تا حدی خنثی کند و کالاهای چینی را همچنان رقابتی نگه دارد.

ترامپ مدعی است که این اقدام چین نه‌تنها یک تاکتیک اقتصادی برای حفظ سهم بازار این کشور است، بلکه نشانه‌ای از عدم پایبندی چین به قواعد تجارت منصفانه است. او چین را به “دستکاری ارزی” متهم کرده است، اصطلاحی که در گذشته نیز از سوی وزارت خزانه‌داری آمریکا برای توصیف سیاست‌های ارزی چین به کار رفته بود.

پیامدهای کاهش ارزش یوان برای اقتصاد چین

بااین‌حال، کاهش ارزش پول یک شمشیر دولبه است و همان‌طور که ترامپ هشدار داده، می‌تواند برای خود چین نیز تبعات منفی به همراه داشته باشد. در ادامه به برخی از این پیامدها اشاره می‌کنیم:

  1. خروج سرمایه: کاهش ارزش یوان می‌تواند اعتماد سرمایه‌گذاران خارجی به اقتصاد چین را کاهش دهد. وقتی ارزش پول یک کشور کاهش می‌یابد، سرمایه‌گذاران ممکن است دارایی‌های خود را از آن کشور خارج کنند تا از ضررهای احتمالی جلوگیری کنند. این خروج سرمایه می‌تواند فشار بیشتری بر یوان وارد کند و حتی به یک چرخه نزولی منجر شود.
  2. افزایش تورم داخلی: کاهش ارزش یوان باعث گران‌تر شدن کالاهای وارداتی به چین می‌شود، از جمله مواد اولیه‌ای مانند نفت، گاز، و محصولات کشاورزی. این افزایش قیمت‌ها می‌تواند به تورم داخلی دامن بزند و فشار بیشتری بر مصرف‌کنندگان چینی وارد کند، به‌ویژه در شرایطی که اقتصاد چین با چالش‌هایی مانند کاهش رشد اقتصادی و مشکلات بخش املاک مواجه است.
  3. بی‌اعتمادی اقتصادی: کاهش عمدی ارزش پول می‌تواند سیگنالی منفی به بازارهای جهانی ارسال کند و این تصور را ایجاد کند که اقتصاد چین در وضعیت بحرانی قرار دارد. این موضوع می‌تواند به کاهش سرمایه‌گذاری خارجی، تضعیف بازار سهام، و کاهش اعتماد عمومی به سیاست‌های اقتصادی دولت منجر شود.
  4. افزایش بدهی‌های خارجی: بسیاری از شرکت‌های چینی وام‌هایی به دلار آمریکا دریافت کرده‌اند. کاهش ارزش یوان باعث می‌شود بازپرداخت این بدهی‌ها گران‌تر شود، زیرا برای تبدیل یوان به دلار به مقدار بیشتری یوان نیاز است. این موضوع می‌تواند فشار مالی بر شرکت‌های چینی را افزایش دهد و حتی به ورشکستگی برخی از آن‌ها منجر شود.

ترامپ در اظهارات خود به این نکته اشاره کرده که چین با این سیاست‌ها ممکن است به اقتصاد خود آسیب بزند. او هشدار داده که ادامه این روند می‌تواند به بی‌ثباتی اقتصادی در چین منجر شود و حتی اثرات منفی بر اقتصاد جهانی داشته باشد.

واکنش چین به اتهامات

دولت چین تاکنون به‌صورت رسمی به اظهارات اخیر ترامپ پاسخ نداده است، اما در گذشته، مقامات چینی اتهامات مشابه را رد کرده‌اند. بانک خلق چین (بانک مرکزی این کشور) بارها اعلام کرده است که ارزش یوان بر اساس مکانیزم‌های بازار تعیین می‌شود و هرگونه نوسان در ارزش آن نتیجه طبیعی عرضه و تقاضا است، نه مداخله عمدی دولت.

بااین‌حال، شواهد تاریخی نشان می‌دهد که چین در برخی مقاطع برای مدیریت ارزش یوان مداخله کرده است. به‌عنوان مثال، در سال 2015، بانک خلق چین به‌طور غیرمنتظره‌ای ارزش یوان را کاهش داد که به شوک در بازارهای مالی جهانی منجر شد. این اقدام به‌عنوان تلاشی برای تقویت صادرات چین در زمانی تفسیر شد که اقتصاد این کشور با کاهش رشد مواجه بود.

خطر جنگ ارزی: تهدیدی برای اقتصاد جهانی

اظهارات ترامپ درباره احتمال “جنگ ارزی” بار دیگر نگرانی‌ها درباره ثبات اقتصاد جهانی را افزایش داده است. جنگ ارزی زمانی رخ می‌دهد که کشورها به‌صورت رقابتی ارزش پول خود را کاهش می‌دهند تا صادرات خود را تقویت کنند. این رقابت می‌تواند به بی‌ثباتی در بازارهای مالی، افزایش نوسانات ارزی، و کاهش اعتماد به سیستم تجارت جهانی منجر شود.

کارشناسان اقتصادی هشدار داده‌اند که اگر تنش‌های تجاری بین آمریکا و چین به یک جنگ ارزی تبدیل شود، اثرات آن فراتر از این دو کشور خواهد بود. اقتصادهای وابسته به صادرات، مانند کشورهای جنوب شرق آسیا، ممکن است برای حفظ رقابت‌پذیری خود مجبور به کاهش ارزش پول‌هایشان شوند. این موضوع می‌تواند به یک دومینوی جهانی منجر شود که در نهایت به کاهش رشد اقتصادی، افزایش تورم، و بی‌ثباتی مالی در سراسر جهان دامن بزند.

تحلیل دیدگاه‌های مختلف

اظهارات ترامپ واکنش‌های متفاوتی را در میان تحلیلگران و اقتصاددانان برانگیخته است. برخی معتقدند که این اتهامات بیشتر جنبه سیاسی دارند و بخشی از تلاش‌های ترامپ برای جلب حمایت داخلی در آمریکا هستند. با توجه به اینکه تجارت و روابط با چین همواره یکی از موضوعات حساس در سیاست آمریکا بوده است، طرح این اتهامات می‌تواند به‌عنوان ابزاری برای فشار بر دولت بایدن یا جلب توجه رأی‌دهندگان در آستانه انتخابات استفاده شود.

از سوی دیگر، برخی تحلیلگران معتقدند که نگرانی‌های مطرح‌شده توسط ترامپ بی‌اساس نیستند. تاریخچه سیاست‌های ارزی چین نشان می‌دهد که این کشور در گذشته برای حمایت از صادرات خود اقدام به مدیریت ارزش یوان کرده است. بااین‌حال، این تحلیلگران تأکید می‌کنند که شرایط اقتصادی کنونی چین، از جمله کاهش رشد و مشکلات داخلی، ممکن است انگیزه این کشور برای دستکاری گسترده ارزی را کاهش داده باشد.

نتیجه‌گیری

اتهامات دونالد ترامپ علیه چین مبنی بر کاهش عمدی ارزش یوان، بار دیگر تنش‌های تجاری بین دو اقتصاد بزرگ جهان را به صدر اخبار بازگردانده است. این اتهامات، چه واقعیت داشته باشند و چه صرفاً ابزاری سیاسی باشند، نشان‌دهنده عمق پیچیدگی‌های روابط اقتصادی بین آمریکا و چین هستند. کاهش ارزش یوان می‌تواند به‌عنوان یک استراتژی کوتاه‌مدت برای خنثی‌سازی تعرفه‌های آمریکا مؤثر باشد، اما پیامدهای بلندمدت آن برای اقتصاد چین و جهان ممکن است هزینه‌های سنگینی به همراه داشته باشد.

در جهانی که اقتصادها بیش از پیش به هم وابسته‌اند، هرگونه تشدید تنش‌های تجاری یا ارزی می‌تواند اثرات موجی در سراسر جهان ایجاد کند. برای جلوگیری از چنین سناریویی، دیپلماسی اقتصادی و همکاری بین‌المللی بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد. در نهایت، آینده روابط آمریکا و چین نه‌تنها بر اقتصاد این دو کشور، بلکه بر ثبات و رفاه جهانی تأثیر خواهد گذاشت.

اشتراک گذاری

نظرات کاربران

  •  هر گونه سوالی که در مورد مطلب بالا دارید همین جا بپرسید ،  در اسرع وقت به شما پاسخ خواهیم داد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *