«اگر من ارزی را در سال گذشته خریداری کرده بودم و امسال آن را میفروختم، میتوانستم سود زیادی به دست آورم، زیرا قیمت آن ۱۰۰ برابر شده است! کاش قبل از افزایش قیمت بیرحمانه، توکن شیبا را خریده بودم…» این جملات شاید بارها در ذهن شما شکل گرفته باشند، بهویژه وقتی که نمودار قیمت برخی ارزهای دیجیتال را بررسی میکنید و میبینید که قیمت آنها در مدت کوتاهی بهطور چشمگیری افزایش یافته است. ذهن شما شروع به خیالپردازی میکند: «اگر در فلان تاریخ این ارز را خریده بودم، الان سرمایهام از ۱۰ میلیون تومان به یک میلیارد تومان رسیده بود.» این افکار، هرچند طبیعی به نظر میرسند، اغلب نتیجه ترفندهای روانی هستند که بازارساز (Market Maker) به شما القا میکند. در این مقاله، به بررسی این تلههای ذهنی، نقش بازارساز در ایجاد آنها، و راههای مقابله با این فریبها میپردازیم.
تله ذهنی «اگر این کار را کرده بودم…»
وقتی به گذشته نگاه میکنید و رشد نجومی برخی ارزها مثل شیبا اینو (Shiba Inu) یا دوجکوین (Dogecoin) را میبینید، ذهن شما بهطور خودکار به این سمت میرود که اگر در زمان مناسب وارد بازار شده بودید، سودهای کلانی به دست میآوردید. مثلاً فرض کنید در سال ۲۰۲۰، شیبا را با قیمتی ناچیز خریده بودید و در اوج قیمت سال ۲۰۲۱ آن را میفروختید؛ سرمایهتان میتوانست صدها یا حتی هزاران برابر شود. این تفکر بهظاهر منطقی است، چون بر اساس دادههای واقعی شکل گرفته، اما در عمل، یک دام روانی است که شما را به اشتباه میاندازد.
دوستان، اینگونه تفکرات اغلب از سوی بازارساز به شما القا میشود. وقتی نمودارها را نگاه میکنید و رشدهای عجیبوغریب را میبینید، به این نتیجه میرسید که اگر در زمان خاصی اقدام کرده بودید، حالا ثروتمند بودید. اما واقعیت این است که شما نمیتوانید پیشبینی کنید کدام ارز قرار است پامپ (Pump) شود و کدامیک در همان سطح باقی میماند یا حتی سقوط میکند. این حسرت و خیالپردازی، بخشی از بازی روانی بازارساز است که ذهن شما را تحت تأثیر قرار میدهد و بازار را برایتان جذابتر از آنچه هست نشان میدهد.
نقش بازارساز در ایجاد این تلهها
بازارساز، که معمولاً نهادها یا افراد با سرمایههای کلان هستند، از این ترفندها برای فریب معاملهگران خرد استفاده میکند. یکی از روشهای اصلی آنها، پامپ کردن توکنهای بیارزش، بهویژه میم کوینها است. این توکنها اغلب هیچ پشتوانه واقعی، نقشه راه مشخص، یا کاربرد اقتصادی ندارند. با این حال، بازارساز با افزایش مصنوعی قیمت آنها، توجه شما را جلب میکند و شما را وسوسه میکند که وارد بازار شوید. وقتی قیمت یک توکن ناگهان ۱۰۰ برابر میشود، ذهن شما به این فکر میافتد که «اگر زودتر وارد شده بودم، الان سود کلانی داشتم.» این دقیقاً همان چیزی است که بازارساز میخواهد: شما را به سرمایهگذاری احساسی و بدون برنامه بکشاند.
این تلههای ذهنی، بخشی از استراتژی بازارساز برای جذاب نشان دادن بازار است. آنها میخواهند شما فکر کنید که سودهای کلان بهراحتی در دسترس هستند و فقط کافی است شانس بیاورید یا در زمان مناسب وارد شوید. اما حقیقت این است که شما هیچ راهی برای پیشبینی پامپ یک ارز ندارید. بازارساز و گروههای پشت پرده، توکنهایی را انتخاب میکنند که اغلب هیچ تبلیغ خاصی ندارند و ارزش ذاتی آنها نزدیک به صفر است. وقتی تبلیغ یا هیاهویی برای این توکنها شروع میشود، معمولاً پامپ اصلی تمام شده و قیمت در آستانه دامپ (Dump) است. در این مرحله، ورود شما فقط به ضررتان تمام میشود.
چرا نمیتوانید پامپ را پیشبینی کنید؟
یکی از بزرگترین اشتباهات معاملهگران این است که فکر میکنند میتوانند الگویی برای پامپ شدن ارزها پیدا کنند. اما واقعیت این است که این پامپها معمولاً بدون هیچ نشانه قبلی و بهصورت کاملاً برنامهریزیشده توسط بازارساز انجام میشوند. مثلاً، شیبا اینو در سال ۲۰۲۱ به دلیل هیاهوی شبکههای اجتماعی و حمایت برخی افراد معروف رشد کرد، اما هیچکس نمیتوانست این رشد را از قبل پیشبینی کند. یا نات کوین (Notcoin) در سال ۲۰۲۴، که با تبلیغات گسترده در تلگرام ناگهان مورد توجه قرار گرفت، اما پس از مدتی ارزشش به شدت افت کرد. اینها نشان میدهد که پامپها تصادفی نیستند، بلکه بخشی از یک بازی روانی برای فریب شما هستند.
بازارساز با این روشها شما را متقاعد میکند که پولی وارد بازار کنید. وقتی میبینید یک ارز رشد کرده، حسرت میخورید و دفعه بعد، بدون تحلیل درست، وارد یک توکن دیگر میشوید به امید تکرار همان سناریو. اما اغلب، این تصمیمات احساسی به ضرر ختم میشوند، چون شما نمیدانید کدام ارز قرار است پامپ شود و کدامیک فقط یک تله است.
رویکرد اشتباه: سرمایهگذاری پراکنده
برخی افراد، برای اینکه از این تلهها در امان بمانند، رویکرد عجیبی را پیشنهاد میکنند: سرمایهگذاری روی تعداد زیادی ارز به امید اینکه یکی از آنها پامپ کند. مثلاً فرض کنید کسی ۲۰۰ توکن مختلف را میخرد و فکر میکند که اگر فقط یکی از آنها ۱۰۰ برابر شود، سود کلانی به دست میآورد و ضرر بقیه را جبران میکند. این تفکر، هرچند در نگاه اول منطقی به نظر میرسد، در عمل یک اشتباه بزرگ و حتی طنزآلود است.
چرا؟ چون در بازار رمز ارزها، اکثر توکنها، بهویژه میم کوینها، ارزش واقعی ندارند و بسیاری از آنها پس از مدتی بهطور کامل از بین میروند. اگر شما روی ۲۰۰ ارز سرمایهگذاری کنید، ممکن است بعد از یک یا دو سال ببینید که نهتنها هیچکدام پامپ نکردهاند، بلکه ۹۰ درصد آنها دیگر وجود ندارند یا ارزششان به صفر رسیده است. این استراتژی، مثل این است که پولتان را در یک کازینو روی میز رولت پخش کنید و امیدوار باشید که یکی از شمارهها برنده شود. در نهایت، این رویکرد نهتنها سود نمیدهد، بلکه سرمایهتان را به باد میدهد.
درس سعدی: قناعت یا خاک گور
اینجاست که به حکمت سعدی بزرگ میرسیم: «چشم تنگ دنیادوست را یا قناعت پر کند یا خاک گور.» این بیت به ما یادآوری میکند که طمع و خیالپردازیهای بیپایان، اغلب به ضرر منجر میشوند. اگر دائماً در حسرت فرصتهای ازدسترفته باشید و به دنبال سودهای سریع و غیرواقعی بروید، در نهایت یا باید با واقعیت کنار بیایید و قناعت کنید، یا سرمایهتان را از دست بدهید. بازارساز از همین طمع شما استفاده میکند تا شما را به دام بیندازد.
چگونه از این تلهها در امان بمانیم؟
برای اینکه در دام این تلههای ذهنی نیفتید، باید رویکردتان را تغییر دهید. در ادامه چند راهکار عملی پیشنهاد میکنیم:
- پاکسازی ذهن: قبل از ورود به بازار، از حسرتها و خیالپردازیها فاصله بگیرید. به جای فکر کردن به «اگر این کار را کرده بودم»، روی زمان حال و استراتژی فعلیتان تمرکز کنید.
- تحلیل منطقی: هر ارزی را که میخواهید بخرید، با دقت بررسی کنید. آیا پشتوانه واقعی دارد؟ تیم توسعهدهنده آن کیست؟ کاربردش چیست؟ اگر پاسخی برای این سؤالات ندارید، وارد نشوید.
- مدیریت ریسک: هیچگاه کل سرمایهتان را روی یک ارز یا چند ارز ناشناخته نگذارید. همیشه حد ضرر (Stop Loss) تعیین کنید.
- دوری از هیجانات: از اخبار و شایعات شبکههای اجتماعی که شما را به سمت توکنهای بیارزش میکشانند، فاصله بگیرید. فقط به دادههای واقعی تکیه کنید.
نقش بازارساز در این بازی روانی
بازارساز از این تلههای ذهنی به نفع خودش استفاده میکند. وقتی شما حسرت میخورید و به دنبال جبران فرصتهای ازدسترفته هستید، بدون برنامه وارد بازار میشوید و سرمایهتان را در اختیار او قرار میدهید. او با پامپ و دامپ توکنها، ذهن شما را فریب میدهد و شما را به این باور میرساند که سودهای کلان بهراحتی در دسترس هستند. اما در واقعیت، این سودها فقط برای کسانی است که یا شانس میآورند، یا پشت پرده این پامپها هستند.
سخن پایانی: آگاهی، کلید موفقیت
بازار رمز ارزها پر از فرصتها و تلههاست. تفکراتی مثل «اگر فلان ارز را خریده بودم، الان ثروتمند بودم» فقط ذهن شما را آشوبزده میکند و شما را به سمت تصمیمات احساسی میبرد. بازارساز از این حسرتها و طمعها برای فریب شما استفاده میکند و با پامپ توکنهای بیارزش، شما را به دام میاندازد. برای موفقیت در این بازار، باید از این تلههای ذهنی دوری کنید، با آگاهی و تحلیل وارد شوید، و به جای خیالپردازی، روی استراتژیهای واقعی تمرکز کنید.
در مقالات بعدی، بیشتر درباره روشهای بازارساز و راههای مقابله با آنها صحبت خواهیم کرد. با ما همراه باشید تا با دید بازتری در این بازار عمل کنید و از ضررهای احتمالی در امان بمانید.
ویدیو زیر را ببینید:
نظرات کاربران