در جدیدترین گزارش اقتصادی، بانک سرمایهگذاری مطرح آمریکایی، گلدمن ساکس، احتمال وقوع رکود اقتصادی در ایالات متحده طی سال آینده را به ۴۵٪ افزایش داده است. این برآورد نسبت به پیشبینیهای قبلی این نهاد، افزایش قابلتوجهی را نشان میدهد و نشانگر افزایش سطح عدمقطعیت در اقتصاد جهانی است. گلدمن ساکس از جمله نهادهایی است که تحلیلهایش در بازارهای مالی بسیار مورد توجه قرار میگیرد و پیشبینیهای آن میتواند بر رفتار سرمایهگذاران، بازار بورس و سیاستهای پولی تأثیرگذار باشد.
عوامل مؤثر بر افزایش احتمال رکود
گزارش گلدمن ساکس به چند عامل کلیدی اشاره میکند که باعث شدهاند احتمال رکود افزایش یابد:
- تنشهای ژئوپولیتیکی جهانی
تنشهای مداوم در خاورمیانه، تداوم جنگ روسیه و اوکراین، و افزایش درگیریهای اقتصادی بین چین و ایالات متحده، فضای عدم اطمینانی را ایجاد کردهاند که میتواند به کاهش سرمایهگذاریهای بینالمللی، محدودیت در تجارت جهانی و افزایش هزینههای انرژی منجر شود. - شرایط مالی سختتر
افزایش نرخ بهره توسط فدرال رزرو به منظور مهار تورم، منجر به افزایش هزینههای استقراض شده و فشار بیشتری بر کسبوکارها و مصرفکنندگان وارد کرده است. این روند معمولاً منجر به کاهش مصرف، افت سرمایهگذاری و در نتیجه کاهش رشد اقتصادی میشود. - تهدید تعرفههای جدید و سیاستهای حمایتی
زمزمههایی از اعمال مجدد تعرفههای سنگین بر کالاهای وارداتی، بهویژه از چین، به گوش میرسد. این سیاستها ممکن است در کوتاهمدت از صنایع داخلی حمایت کنند، اما در بلندمدت میتوانند منجر به افزایش هزینههای تولید و فشار بیشتر بر مصرفکنندگان شوند.
واکنش تحلیلگران و کارشناسان اقتصادی
استیون راتنر، مدیر سابق گروه خودروسازی دولت اوباما و یکی از تحلیلگران مطرح اقتصادی، با انتشار این گزارش در شبکههای اجتماعی، به نگرانیهایی که در مورد آینده نزدیک اقتصاد آمریکا وجود دارد، دامن زد. او همچنین به اهمیت پیگیری سیاستهای مالی محتاطانه و مدیریت بدهی ملی اشاره کرد.
نیک تیمیراوس، خبرنگار ارشد اقتصادی والاستریت ژورنال که معمولاً به عنوان منبع نزدیک به سیاستگذاران فدرال رزرو شناخته میشود، گزارش داد که گلدمن ساکس پیشبینی خود از رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) آمریکا در سهماهه چهارم سال ۲۰۲۵ را به تنها ۰.۵٪ کاهش داده است. این رقم بسیار پایینتر از میانگین رشد تاریخی اقتصاد آمریکاست و نشانهای از ضعف تقاضا و کندی فعالیتهای اقتصادی در افق آینده است.
رکود چیست و چرا اهمیت دارد؟
رکود اقتصادی به معنای کاهش قابلتوجه فعالیتهای اقتصادی در یک کشور برای دو فصل متوالی یا بیشتر است. این وضعیت با کاهش تولید، افزایش بیکاری، افت بازار بورس، کاهش سرمایهگذاری و تضعیف اعتماد مصرفکنندگان همراه است. در تاریخ معاصر آمریکا، هر رکود پیامدهای گستردهای بر معیشت مردم، وضعیت مالی دولت و بازارهای بینالمللی داشته است.
گلدمن ساکس و سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال
نکته جالب توجه در این میان، ادامه سرمایهگذاری قابلتوجه گلدمن ساکس در بازار ارزهای دیجیتال، علیالخصوص بیتکوین، است. بر اساس اطلاعات منتشرشده تا تاریخ ۱۲ فوریه، این بانک ۱.۵ میلیارد دلار در بیتکوین از طریق صندوقهای ETF شرکتهای بلکراک و فیدلیتی نگهداری کرده است. این تصمیم در حالی اتخاذ شده که بسیاری از نهادهای مالی سنتی هنوز در قبال بازار رمزارزها محتاطانه رفتار میکنند.
سرمایهگذاری گلدمن ساکس در بیتکوین میتواند به عنوان تلاشی برای تنوعبخشی سبد داراییها و محافظت در برابر نوسانات اقتصادی تعبیر شود. همچنین، این حرکت نشاندهنده اعتماد فزاینده نهادهای مالی به جایگاه بیتکوین به عنوان “طلای دیجیتال” و ذخیره ارزش در دوران بیثباتی اقتصادی است.
سیاستهای فدرال رزرو و نقش آن در آینده اقتصاد
در پاسخ به افزایش نرخ تورم در سالهای اخیر، فدرال رزرو چندین بار نرخ بهره را افزایش داده است. این سیاستها، در حالی که در مهار تورم مؤثر بودهاند، منجر به افزایش هزینههای استقراض شدهاند و از این طریق میتوانند رشد اقتصادی را مهار کنند. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که اگر فدرال رزرو سیاستهای انقباضی خود را بیش از حد ادامه دهد، ممکن است ناخواسته اقتصاد را به سوی رکود سوق دهد.
نتیجهگیری: آیندهای نامطمئن با فرصتهای جدید
پیشبینی رکود ۴۵ درصدی توسط گلدمن ساکس هشداری جدی به سیاستگذاران، سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی است. با وجود نشانههای نگرانیآور در سطح کلان، این پیشبینی یک قطعیت نیست، بلکه احتمال است. بسیاری از عوامل از جمله تغییر در سیاستهای پولی، تحولات ژئوپولیتیکی، یا بازیابی ناگهانی در بازار مصرف میتوانند مسیر اقتصاد را دگرگون کنند.
از سوی دیگر، سرمایهگذاریهای گلدمن ساکس در حوزه نوینی مانند ارزهای دیجیتال، بیانگر آن است که در دل بحرانهای احتمالی نیز فرصتهای قابلتوجهی وجود دارد. اقتصاد جهانی در حال دگرگونی است و بازیگران هوشمند، ضمن مدیریت ریسک، تلاش میکنند از روندهای نوظهور بهرهبرداری کنند.
در نهایت، آنچه روشن است این است که دههی ۲۰۲۰ همچنان دورهای پرچالش اما پرامکان خواهد بود. برای مردم، شرکتها و دولتها، مهمترین راهبرد ممکن، حفظ انعطافپذیری، رصد دقیق تحولات، و آماده بودن برای واکنش سریع به تغییرات محیطی است.
نظرات کاربران