ری دالیو (Ray Dalio)، میلیاردر آمریکایی، سرمایهگذار معروف و بنیانگذار صندوق پوشش ریسک بریجواتر اسوشییتز (Bridgewater Associates) که بهعنوان بزرگترین هج فاند (Hedge Fund) جهان شناخته میشود، اخیراً در گفتوگویی هشدار داد که جهان در آستانه یک تحول ژرف و پرآشوب اقتصادی قرار دارد؛ تحولی که به باور او، میتواند به فروپاشی نظم موجود اقتصادی و مالی منجر شود.
دالیو در سخنرانی اخیر خود عنوان کرد: «تمرکز عمومی و رسانهها روی موضوعات سطحی مانند تعرفهها، تحریمها یا جنگهای تجاری باعث شده مردم از درک ابعاد واقعی بحران در حال وقوع بازبمانند. اشتباه نکنید، آنچه اکنون در حال وقوع است، صرفاً درباره تعرفهها نیست.»
فروپاشی نظم کلاسیک
به باور دالیو، جهان امروز در حال تجربهی نوعی «فروپاشی نظم کلاسیک» است؛ نظمی که در طول دهههای گذشته پایهگذار ثبات نسبی اقتصادی، سیاسی و ژئوپلیتیکی در جهان بوده است. او میگوید: «ما در حال ورود به مرحلهای از تاریخ هستیم که تنها یک بار در طول عمر یک نسل رخ میدهد؛ مرحلهای که نظمهای پولی، سیاسی و قدرتهای بزرگ در حال بازآرایی مجدد هستند.»
ری دالیو این مرحله را با دورانهای پرآشوب تاریخی همچون دهه ۱۹۳۰ یا دوره پس از جنگ جهانی دوم مقایسه میکند؛ زمانی که جهان با بحرانهای بدهی، رکود، رشد فاشیسم و بازتوزیع قدرت جهانی مواجه بود.
بدهی، نابرابری و فروپاشی اعتماد
ریشهی اصلی بحران به باور دالیو، در سه عامل کلیدی نهفته است:
-
انباشت عظیم بدهیها در سطح جهانی: دولتها، شرکتها و حتی خانوارها در دهههای اخیر برای تأمین مالی پروژهها یا حفظ قدرت خرید، به استقراض سنگین روی آوردهاند. نرخ بهره پایین و سیاستهای پولی انبساطی بانکهای مرکزی باعث شده هزینه استقراض کاهش یابد و بدهیها بهطور تصاعدی افزایش پیدا کند. اما اکنون، با افزایش نرخ بهره به منظور مقابله با تورم، این بدهیها به باری غیرقابل تحمل تبدیل شدهاند.
-
افزایش نابرابری داخلی در کشورهای توسعهیافته: در حالی که بازارهای مالی رشد چشمگیری داشتهاند، بخش عمدهی این رشد نصیب قشر ثروتمند شده است. دالیو میگوید: «نابرابری در درآمد و ثروت به سطوحی خطرناک رسیده است. قشر متوسط و پایین احساس میکنند از قافله عقب ماندهاند و این موضوع به نارضایتی اجتماعی و افزایش قطببندی سیاسی منجر شده است.»
-
فروپاشی همکاری بینالمللی: پس از جنگ جهانی دوم، نهادهایی همچون سازمان ملل، بانک جهانی، ناتو و سازمان تجارت جهانی برای تسهیل همکاری میان کشورها تأسیس شدند. اما در سالهای اخیر، اعتماد میان قدرتهای بزرگ مانند آمریکا، چین، روسیه و اتحادیه اروپا کاهش یافته است. جنگهای تجاری، تحریمها، خروج آمریکا از توافقهای چندجانبه و رشد ملیگرایی اقتصادی، همگی نشانههایی از فروپاشی نظم بینالمللی هستند.
رشد چین و تغییر توازن جهانی قدرت
دالیو تأکید میکند که چین امروز، نقشی کلیدی در بازآرایی نظم جهانی ایفا میکند. به باور او، ایالات متحده بهتدریج در حال از دست دادن رهبری جهانی است، در حالی که چین با رشد اقتصادی پایدار، نفوذ سیاسی، پیشرفتهای فناوری و تقویت نظامیاش، در حال تبدیل شدن به یک ابرقدرت تمامعیار است.
او میگوید: «تقابل چین و آمریکا صرفاً یک رقابت تجاری نیست؛ این نبرد بر سر تعریف آینده نظم جهانی است. آیا جهان به رهبری لیبرال دموکراسی ادامه خواهد داد یا بهسمت نوعی نظام چندقطبی با محوریت چین حرکت خواهد کرد؟»
دالیو هشدار میدهد که رویارویی دو قدرت بزرگ بدون وجود مکانیزمهای شفاف حلوفصل اختلافات، میتواند به درگیریهای اقتصادی و حتی نظامی بینجامد؛ مشابه رقابت بریتانیا و آلمان پیش از جنگ جهانی اول.
وضعیت دلار و آینده پول
از نگاه دالیو، یکی از نشانههای واضح فروپاشی نظم پولی، کاهش اعتماد جهانی به دلار آمریکا است. او معتقد است که ایالات متحده با چاپ بیرویه پول، افزایش بدهی و تضعیف تراز تجاریاش، موقعیت ویژه دلار بهعنوان ارز ذخیره جهانی را به خطر انداخته است.
دالیو معتقد است در آینده نهچندان دور، ممکن است جهان شاهد ظهور ارزهای جایگزین – مانند یوان چین، یا حتی ارزهای دیجیتال بانکهای مرکزی – باشد. این تغییر میتواند موقعیت ویژه آمریکا در سیستم مالی جهانی را تضعیف کند و اثرات گستردهای بر بازارها داشته باشد.
تغییرات اجتماعی و سیاسی
یکی دیگر از نگرانیهای ری دالیو، پیامدهای اجتماعی و سیاسی ناشی از این تحولات اقتصادی است. نابرابری درآمد، رشد تورم، کاهش فرصتهای شغلی، و عدم اطمینان از آینده، باعث رشد پوپولیسم، افراطگرایی سیاسی و کاهش اعتماد به نهادهای حکومتی شده است.
او اشاره میکند که در بسیاری از کشورها، رأیدهندگان به احزاب رادیکال و شعارهای ضدسیستم گرایش یافتهاند؛ مشابه شرایطی که در دهه ۱۹۳۰ و پیش از جنگ جهانی دوم در اروپا مشاهده شد.
چه باید کرد؟ دیدگاه دالیو برای عبور از بحران
ری دالیو معتقد است که برای عبور از این بحران، جهان نیازمند یک بازنگری اساسی در ساختارهای اقتصادی و سیاسیاش است. او پیشنهاد میدهد:
-
بازطراحی نظام مالی بینالمللی: از جمله ایجاد سازوکارهای جدید همکاری پولی و ارزی، اصلاح ساختار بدهی، و بازنگری در نقش دلار در تجارت جهانی.
-
کاهش نابرابری اقتصادی: از طریق اصلاحات مالیاتی، سرمایهگذاری در آموزش، بهداشت و زیرساختها، و حمایت از قشر متوسط.
-
تقویت دیپلماسی چندجانبه: بهمنظور کاهش تنشهای ژئوپلیتیکی، بازگشت به توافقهای بینالمللی و تلاش برای ایجاد اعتماد میان قدرتهای بزرگ.
-
آمادگی برای سناریوهای بحرانی: از جمله برنامهریزی برای بحران بدهی، بیثباتی ارزی و حتی درگیریهای نظامی احتمالی.
هشدار نهایی: بازگشت تاریخ
ری دالیو اغلب در تحلیلهای خود به تاریخ رجوع میکند. او معتقد است که تاریخ تکرار میشود، چرا که رفتار انسانها در چرخههایی قابل پیشبینی ظاهر میشود. به باور او، شرایط فعلی جهان شباهتهای زیادی با دورههایی مانند سقوط جمهوری روم، بحران مالی دهه ۱۹۳۰، یا سالهای منتهی به جنگ جهانی دوم دارد.
او تأکید میکند: «نمیتوان بحران را تنها با نادیده گرفتن یا سیاستگذاریهای کوتاهمدت حل کرد. تنها راه، شناخت ریشهها، یادگیری از تاریخ، و اقدام مسئولانه در سطح ملی و جهانی است.»
سخن پایانی
در جهانی که روزبهروز پیچیدهتر، بیثباتتر و چندقطبیتر میشود، هشدارهای افراد با تجربهای چون ری دالیو بیش از پیش اهمیت پیدا میکند. او نه تنها درباره اعداد و نمودارهای اقتصادی سخن میگوید، بلکه به عمق ماجرا نگاه میکند: نظم در حال تغییر جهان.
اگر پیشبینیهای دالیو محقق شود، سالهای پیش رو ممکن است دوران پرچالشی برای اقتصاد جهانی، دولتها، سرمایهگذاران و شهروندان عادی باشد. در چنین شرایطی، آمادگی، شناخت ساختارها و تصمیمگیری آگاهانه، بیش از هر زمان دیگر ضروری خواهد بود.
https://myteana.ru/forums/index.php?autocom=gallery&req=si&img=6611